پیش بینی تلخ یک منتقد در مورد اصغر فرهادی
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۳۲۰۶۸
به گزارش جماران؛ هوشنگ گلمکانی، روزنامهنگار، مترجم و کارگردان سینما نوشت:
اصغر فرهادی به روزنامۀ «لوموند» گفته که به دلیل سانسور، دیگر در ایران فیلم نخواهد ساخت. این خبر غمانگیز بیش از آن که تصمیم فرهادی باشد به نظرم یک اجبار است. سال گذشته، چند ماه پس از شکایت آزاده مسیحزاده از اصغر فرهادی با اتهام برداشت او از مستندش در فیلم «قهرمان»، سکوت فرهادی و شکایت متقابل وکیلش از خانم مسیحزاده، همراه با اعتراضهایی از سوی افکار عمومی بابت لحن و ادبیات او در حرفهایی که در جشنوارۀ کن زده بود، فضایی بهشدت پرتنش و غبارآلود علیه فرهادی در ایران ساخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آن مصاحبه که سعی کرده بودم در آن منصف و بیطرف باشم، حاوی این دریغ و حسرت هم بود که وضعیتی پیش آمده تا ابر و ماه و خورشید و فلک (برخی آگاهانه و برخی تقدیری) در کار باشند تا فیلمساز درخشان و بااستعداد ما از سرزمین خود رانده شود. جدا از خطاهای کوچک خود او در آن غائله که منجر به چنین ضایعه بزرگی شد، این ماجرا تمثیلی از واقعیتی است که مجموعۀ شرایط (که شرح جزییاتش بسیار مفصل است) تاب تحمل آدمهایی در اندازههای او را ندارد.
ساعتی پس از انتشار آن مصاحبه در فضای مجازی، فرهادی پیامی گلایهآمیز و کنایی از آن سوی آبها برایم فرستاد با این مضمون که «تمام شدن یک هنرمند در سرزمینش را تاریخ مشخص میکند، نه منتقدان.» یک همچو چیزی. حدس زدم که فقط تیتر مصاحبه را دیده. در جواب نوشتم: «مصاحبه را خواندهای؟» ساعتی بعد، این بار تماس گرفت و گفت کسی فقط تیتر مصاحبه را برایش فرستاده و بعد که خود مصاحبه را خوانده متوجه منظورم شده. آن روز و روز بعد چند مکالمۀ نسبتا طولانی داشتیم. توضیحاتی دربارۀ ماجرا داد که هرچند برخی از جزییاتش روشنگر بود اما مجموعهاش برای توجیه ارتکاب آن اشتباه کوچک متقاعدم نکرد؛ این که دادن حقی هرچند اندک به خانم مسیحزاده میتوانست از چنین بهمن عظیمی جلوگیری کند. قرار گذاشتیم در گفتوگویی برای انتشار، او که در تمام آن مدت سکوت کرده بود حرفهایش را بزند، اما بعد انگار از این تصمیم منصرف شد.
فارغ از رأی دادگاه بدوی (دادگاه تجدید نظر رأی داد؟)، گزارش بیسابقه و خیلی مفصل مجلۀ «نیویورکر» موضوع فرهادی را وارد فاز دیگری کرد و حالا به نظرم میرسید که اعتبار بینالمللی او هم در مخاطره قرار گرفته است. تحلیل پارسالم که «فرهادی در ایران تمام شده» طبعا یک پیشگویی بود که حالا فرهادی خودش آن را تبدیل به خبر کرده است. متأسفم که پیشگوییام درست بود. حالا باید خیال خیلیها راحت شده باشد. پیشبینی دیگرم (که امیدوارم این بار اشتباه باشد) این است که او اعتبار گذشتهاش را در غربت نخواهد داشت. دریغ و افسوس. متأسفانه شاید بعد از این در یاد کردن از او بگوییم: روزی روزگاری اصغر فرهادی...
منبع: فیلم امروز
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی اصغر فرهادی هوشنگ گلمکانی انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی اصغر فرهادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۳۲۰۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکریم چهره ماندگار فلسفه و عرفان در شیراز
ایسنا/فارس آیین نکوداشت اصغر دادبه، چهره ماندگار فلسفه و عرفان و حافظ شناس شهری کشورمان، اصغر دادبه امروز، ۸ اردیبهشتماه در مدیریت منطقه جنوب کشور(شیراز) برگزار شد.
در این آیین که به پاس خدمات علمی و فرهنگی این استاد فلسفه و عرفان در سالن فرهنگ مدیریت اسناد و کتابخانه ملی منطقه جنوب کشور برگزار شد، اصغر دادبه در بیان مفهوم رندی حافظ اظهار کرد: حافظ رندی را به عنوان یک مکتب مستقل پیشه کرده است.
وی بیان کرد: اگر قرار بود رندی همان معنایی را داشته باشد که در اشعار عطار و سنایی وجود دارد، حافظ باید در ۱۲ غزلی که صرفأ عرفانی بود، لفظ رندی بیاورد.
این حافظ شناس کشورمان ادامه داد: غزلهای حافظ را میتوان به سه دسته تقسیم کرد که دو دسته اقلیت و یک دسته از اکثریتها میشوند، آن اقلیتها گاهی یکی دو غزل عاشقانه است و بیش از ۱۰ غزل کاملاً جملههای عرفانی است که قابل انکار است. نیست.
نویسنده کتاب «حافظ، زندگی و اندیشه» با طرح این پرسش که چرا با وجود این عطار و سنایی پیش از حیات حافظ زیستهاند اما رندی با نام حافظ گره خورده است، گفت: در جهانبینی حافظ دو روششناسی وجود دارد که از زیباییهای طبیعی و شنیداری شروع میشود و در نتیجه نظربازی سرمنزل به تزکیه باطن میرسد.
مجید اسکندری، پژوهشگر ادبی و استاد دانشگاه، تفاوت کلامی اصغر دادبه را قابل تعظیم و تکریم توصیف کرد و افزود: دادبه نه تنها شعر حافظ را ارائه کرده است، بلکه با حافظ زیسته است. شیوه مناسب استاد دادبه در کلام و بیان مسئله مهمی است که خواص و عوام بر این نکته منبع دارند.
اصغر دادبه (زاده ۱۸ اسفند ۱۳۲۵ در یزد)، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، همچنین مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال است.
دادبه در سال ۱۳۸۱، در دومین همایش چهرههای ماندگار، بهعنوان چهره ماندگار در ادبیات عرفانی و فلسفه اسلامی معرفی شد.
انتهای پیام